بازخورد عصبی یا نوروفیدبک در اصل، نوعی بیوفیدبک است که با استفاده از ثبت امواج الکتریکی مغز و دادن بازخورد به فرد تلاش می‌کند که نوعی خودتنظیمی را به آزمودنی آموزش دهد. بازخورد، به‌طور معمول از راه صدا یا تصویر به فرد ارائه می‌شود و از این طریق، فرد متوجه می‌شود که آیا تغییر مناسبی را در فعالیت امواج مغزی خود ایجاد کرده‌است یا خیر.کاردرمانی ذهنی 

نوروفیدبک

تعریف نوروفیدبک

در نوروفیدبک، حِس‌گرهایی که الکترود نامیده می‌شوند، بر روی پوست سر بیمار قرارمی‌گیرند. این حسگرها، فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در قالب امواج مغزی (دراغلب موارد به شکل شبیه‌سازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی) به او نشان می‌دهند. در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزیِ شخص انجام می‌شود.

به این شکل، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود می‌آید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی می‌کند تا با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند.

اینکه چه امواجی در مغز افزایش و چه امواجی کاهش یابند، کاملاً بستگی به مشکل هر فرد دارد و درمانگر آن را در طول جلسه تنظیم می‌نماید. از این روش می‌توان به منظور بهبود اختلالاتی چون بیش‌فعالی/کمبود توجه، ناتوانی‌های یادگیری، صرع، هراس و اختلالات اضطرابی، اختلالات مربوط به سوء مصرف مواد، افسردگی، مدیریت استرس، میگرن، سندرم تورت و اختلالات خواب استفاده کرد.

این روش تحت عنوان EEG بیوفیدبک، نوروفیدبک و آموزش مغز نیز شناخته می‌شود. برای مشاهده اطلاعات بیشتر می‌توانید به مقاله معتبر حوزه نوروفیدبک مراجعه نمایید.

مطالعات درباره‌ی نوروفیدبک، تقریباً از دهه ششم قرن بیستم میلادی آغاز شده‌است و هنوز هم یکی از حیطه‌های فعال پژوهشی در علوم مغز است.

تعریف نوروفیدبک

تاریخچه نوروفیدبک

تولد و شروع به کار نوروفیدبک به سال ۱۹۵۸ بر می‌گردد، جویی کامیا، روانشناس، استاد دانشگاه شیکاگو برای اولین بار توانست به فردی آموزش بدهد تا امواج مغزی خود را کنترل نماید. کامیا در آزمایش خود، یک الکترود در پشت سر در نیمکره چپ نصب کرد و از آزمودنی خواست تا حدس بزند که چه زمانی باند فرکانسی آلفا در مغز وی غالب است. کامیا در زمانی که آزمودنی درست یا اشتباه حدس می‌زد به وی اطلاع می‌داد.

در روز دوم، آزمودنی در ۶۵ درصد از موارد و در روز چهارم در ۱۰۰ درصد موارد توانست حضور باند فرکانسی آلفا را درست تشخیص بدهد. در آزمایش دومی که توسط کامیا صورت گرفت از آزمودنی خواست در زمانی که وی می‌خواهد، از ورود به حالت آلفا جلوگیری کند یا وارد این مرحله شود. نتایج آزمایش او نشان داد که مردم قادر هستند امواج مغزی خود را کنترل کنند و در مسیری که علاقه‌مند هستند آن را هدایت نمایند.

آزمایش

در سال ۱۹۶۵ باری استرمن روانشناس و محقق خواب شروع به پژوهشی بر روی امواج مغزی در گربه‌ها کرد. استرمن به ۳۰ گربه آموزش داد تا برای دریافت غذا اهرمی را فشار بدهند. در مرحله بعدی از آزمایش، وی یک صدا را اضافه کرد. گربه‌ها باید منتظر می‌ماندند تا صدا متوقف شود و بعد اهرم را فشار دهند. بعد از اضافه کردن این متغیر، گربه‌ها وارد یک حالت منحصر به فرد شدند. در این مرحله، آن‌ها تا پایان متوقف شدن صدا بی‌نهایت هشیار و گوش به زنگ بودند، درست مانند زمانی که در طبیعت می‌خواهند شکار کنند. در این حالت، باند فرکانسی بتا پایین یا ریتم حسی حرکتی در مغز گربه‌ها فعال بود. در طی ۱۲ ماه، استرمن و همکارانش توانستند به گربه‌ها آموزش بدهند تا این باند فرکانسی را افزایش یا کاهش دهند.

تمرین ذهنی

توانمندترین افراد در زمینه کنترل بدن، یوگی‌ها و مرتاض‌های هندی هستند. حتماً تاکنون داستان‌هایی زیادی در رابطه با قدرت آن‌ها در مورد کنترل علائم حیاتی بدن خود شنیده‌اید. در سال ۱۹۶۹ المر و آلیس گرین با استفاده از بیوفیدبک، به مطالعه یک یوگی شرقی پرداختند. آن‌ها دریافتند، برخلاف آنچه که تاکنون پنداشته می‌شد یک فرایند کاملاً غیرارادی مانند امواج مغزی، ضربان قلب، درجه حرارت بدن را می‌توان کنترل کرد و کاهش یا افزایش داد. سوامی راما، یوگی بود که در این مطالعه شرکت کرده بود وقتی که او ذهنش را آرام می‌کرد باند فرکانسی تتا افزایش پیدا می‌کرد.

او گفت: زمانی که من بر روی چیزی تمرکز نمی‌کنم آلفا افزایش می‌یابد. نوروفیدبک از ۱۹۸۰ تاکنون سیر تکاملی خود را داشته‌است و در حال حاضر نوروفیدبک در کلینیک‌ها توسط روانشناسان، نورولوژیست‌ها و روانپزشکان استفاده می‌شود.

کاربردهای درمانی نوروفیدبک

انجمن طب کودک و نوجوان آمریکا AAP در سال ۲۰۱۴ نوروفیدبک را در کنار مداخلاتی مانند دارودرمانی در سطح یک اثربخشی (Best Support) قرار داده‌است.

در برخی مطالعات، ادعا شده‌است که نوروفیدبک می‌تواند در درمان اختلال بیش فعالی و کمبود توجه مؤثر باشد. اما تاکنون شواهد قدرتمندی برای دفاع از این مدعا ارائه نشده‌است. به شکلی که هیچ‌یک از راهنماهای بالینی تا سال ۲۰۱۳ این روش را به عنوان یک درمان برای اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ا.ک.ت. ب) پیشنهاد نمی‌کنند.

  • راهنمای بالینی ۲۰۰۹ SIGN: بخش ۸٫۲٫۴ صفحه ۲۴ ذکر می‌کند که «نوروفیدبک در حال حاضر یک مداخله آزمایشی در کودکان و نوجوانان مبتلا به ا.ک.ت.ب. در نظر گرفته می‌شود. مداخلات استانداردشده‌ای وجود ندارد»
  • راهنمای مراقبت سلامت انستیتوی ارتقای سیستم‌های بالینی ۲۰۱۲:صفحه ۴۱ ذکر می‌کند که «یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی نشان داده‌است که نوروفیدبک از برنامه رایانه‌ای آموزش مهارت توجه، اثربخشی بیشتر دارد. علایم ا.ک.ت.ب. در حد متوسطی بهتر شد. منافع طولانی مدت آن اثبات نشده‌است. هزینه و زمانی که فرد درگیر درمان است را هم باید مدّ نظر داشت.
  • نوروفیدبک برای ADHD فاقد شواهد کافی پژوهشی است. میزان پاسخ درمانی به اندازه داروهای محرک نرسیده‌است؛ بنابراین نمی‌توان نوروفیدبک را به عنوان جایگزینی برای دارو در ADHD دانست.»
  • راهنمای بالینی Nice: در این راهنما در بخش درمان‌ها هیچ اشاره‌ای به نوروفیدبک نشده‌است.
  • راهنمای بالینی شورای ملی سلامت و پژوهشی پزشکی استرالیا: در صفحه ۲۲ و به عنوان یکی از درمان‌های دیگری که بر اساس شواهد فعلی استفاده از آن‌ها توصیه نمی‌شود، ذکر شده‌است.

کاربردهای درمانی نوروفیدبک

دارو درمانی یا نوروفیدبک

بنابراین به نظر می‌رسد نوروفیدبک به عنوان یک درمان مکمل در کنار درمان دارویی یا در مواقعی که فرد به دارو پاسخ مناسب نداده یا دچار عوارض دارویی شده‌است یا مواردی که فرد یا والدین کودک مبتلا به ا.ک.ت.ب.، تمایلی به استفاده از دارو ندارند می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

کاربرد نوروفیدبک در درمان صرع

واکر (۲۰۱۰) در مطالعه‌ای مروری در رابطه با اثربخشی نوروفیدبک بر اختلال صرع این درمان را مؤثر معرفی کرده و گزارش می‌کند که در پیگیری‌های با متوسط ۶ سال (بین ۳ تا ۹) برگشت علائم وجود نداشته‌است.

استرمان و لانتز (۱۹۸۸)، ۲۴ فرد مبتلا به صرع مقاوم به دارو را تحت آموزش نوروفیدبک قرار داده و با اجرای مجموعه‌ای از آزمون‌های نوروسایکولوژیک در ابتدا، پس از کنترل و پس از درمان، مورد مطالعه قرار دادند. این افراد نقائص مشخصی را در کارکرد حرکتی، شناختی و روانی ـ اجتماعی از خود نشان دادند.

همچنین این آزمون‌ها افرادی را که پس از آموزش، کاهش پایین‌تر یا بالاتر از حد متوسط در تشنج پیدا کرده بودند، متمایز ساختند. افرادی که بیشترین کاهش تشنج را از خود نشان دادند در مقایسه با افرادی که موفقیت کمتری در بهبودی کسب کرده بودند بیشترین بهبود را در توانایی حل مسئله عمومی کسب کردند اما در بقیه آزمون‌های شناختی و حرکتی تفاوت چندانی حاصل نشد.

این افراد همچنین بطور معناداری از میزان داروی کمتری همراه با آموزش خود، در مقایسه با افرادی که موفقیت کمتری بدست آورده بودند، بهره گرفتند. در مقایسه با گروه کنترل بهبودی در عملکرد حرکتی و شناختی تنها در افرادی که بیشترین کاهش را در میزان تشنج از خود نشان داده بودند ظاهر شد.

سایر کاربردهای نوروفیدبک

استفاده از نوروفیدبک همچنین در بعضی انواع اختلالات اضطرابی، افسردگی و میگرن هم به کار رفته‌است. اگر چه شواهد پژوهشی درباره‌ی این اختلالات هم بسیار محدود و غیرقطعی است. یکی دیگر از کاربردهای نوروفیدبک می‌تواند کمک به ارتقاء عملکرد ورزشی (مانند شطرنج و تیراندازی) یا بهبود عملکرد در موسیقی باشد.

عوارض نوروفیدبک

همیشه وقتی ما درمانی را می‌خواهیم شروع کنیم، نگران عوارض جانبی آن هستیم. عملاً برخی از درمان‌ها دارای عوارض جانبی جبران ناپذیر یا غیرقابل تحمل هستند و این، نگرانی را برای ما تشدید می‌کند. درمان‌هایی که دارای عوارض جانبی خطرناک هستند عملاً تهاجمی هستند. یعنی بخشی از بدن در طی عمل جراحی تحت تأثیر قرار می‌گیرد یا فرد، دارویی شیمیایی با خطرات بالقوه، مصرف می‌کند.

در نوروفیدبک و بیوفیدبک ما با هیچ‌یک از این موارد مواجه نیستم. دستگاهی که به بدن ما وصل می‌شود هیچ اشعه یا سیگنالی را وارد بدن نمی‌کند. این دستگاه صرفاً سیگنال‌های زیستی ما را ثبت می‌کند و برای اینکه ما بتوانیم آن‌ها را با اراده خود تحت تأثیر قرار دهیم در مانیتور به ما نشان می‌دهد. سنسورهایی که نیز بدن یا سر فرد در نوروفیدبک با بیوفیدبک نصب می‌شوند به صورت بالقوه هیچ مشکلی برای فرد بوجود نمی‌آوررند.

انواع روش‌های نوروفیدبک

در سال‌های اخیر، انواع مختلفی از نوروفیدبک معرفی شده‌اند که می‌توان به شش نوع زیر دسته‌بندی نمود:

 EEG Neurofeedback:

رایج‌ترین نوع نوروفیدبک است و امواج سطحی، ثبت و تحلیل می شوند و بر اساس دامنه آن‌ها مشخصی فیدبک ارائه می‌شود.

Slow Cortical Potentials Neurofeedback:

بر روی فرکانس‌های خیلی پائین (زیر یک هرتز)، کار تحلیل و فیدبک انجام می‌شود. برای درمان بیش‌فعالی/نقص توجه و به ویژه صرع می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

HEG Neurofeedback:

فیدبک بر اساس جریان خون اطراف مغز، ارائه می‌شود. این روش، برای درمان میگرن، نقص توجه (ADD) و افسردگی، اثربخشی بسیار محسوسی داشته و می‌تواند درمان مؤثرتری را ارائه کند. همچنین باعث کاهش تعداد جلسات تا «نصف» می‌گردد.

Z-Score Neurofeedback:

مبتنی بر روش اول نوروفیدبک است اما ارائه فیدبک بر اساس دیتابیس جامعه نرمال انجام می‌گیرد که از افزایش یا کاهش بیش از حد فعالیت امواج مغزی پس از جلسات نوروفیدبک جلوگیری می‌کند.

LORETA Neurofeedback:

لورتا نوروفیدبک که به نوروفیدبک عمقی نیز شناخته می‌شود، بر اساس منشأ تولید امواج مغزی فیدبک را ارائه می‌کند.

fMRI Neurofeedback:

میزان فعالیت هر بخش از مغز را با استفاده از دستگاه MRI بررسی و فیدبک ارائه می‌شود. این روش هنوز در مرحله تحقیقات است.

منبع:

 

دانشنامه ویکی پدیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *