اصطلاح بازتوانی شناختی شامل طیف وسیعی از روشهای درمانی است که توسط متخصصهای مختلف توانبخشی قابل اجراست. بسیاری از متخصصین توانبخشی از جمله کاردرمانگران، فیزیوتراپیستها، متخصصین آموزش استثنایی و عصب-روانشناسان، جهت ارتقاء سطح عملکردهای شناختی مراجعین خود، از رویکردهای توانبخشی شناختی بهره میگیرند. CARF در سال 1999، تعریفی کاربردی از توانبخشی شناختی ارائه کردهاست که در این تعریف توانبخشی شناختی، شامل ارائه فعالیتهای درمانی معطوف به عملکرد است که هدف آنها، تقویت یا تثبیت مجدد الگوهای رفتاری پیشین و نیز تثبیت الگوهای رفتاری جدید، برای انجام فعالیت یا ارائه مکانیسمهای شناختی جهت جبران عملکردهای آسیب دیده سیستم عصبی میباشد
رویکردها
در توانبخشی شناختی با دو رویکرد عمده مواجهیم، رویکرد جبران یا سازش و دیگری رویکرد درمان شناختی. باید توجه داشت که در عمل هیچگاه جداسازی این دو رویکرد اتفاق نمیافتد و همپوشانی ایندو در درمان اجتنابناپذیر است. رویکرد اول، رویکرد جبران یا تطبیق است. در این رویکرد هدف آن است تا با ایجاد تغییراتی در محیط، عادات و روش انجام کارها و نیز راهکارهای اجرایی، محدودیتهای فرد کنار گذاشته شوند. این سه هدف درمانی یادآور مفهوم ارگونومی شناختی هستند که بر اساس اصول پردازش اطلاعات بوده و سبب کاهش درگیری حافظه کاری میگردد
همچنین امروزه بطور وسیع از روشهای بازتوانی شناختی برای ارتقاء سلامت ، استعدادیابی و افزایش عملکرد دانش آموزان، ورزشکاران ، مدیران و .. در حیطهها و در سنین مختلف استفاده میشود.
روشهای بازتوانی شناختی کمک میکنند. تا با کمک ابزارهای کامپیوتری با نقاط ضعف و قوت مغز فرد بطور جامع آشنا شد و به تقویت کارکرد مغز پرداخت. در واقع مغز در این روشها کاملاً نقش فعال را دارد و به سمت خود تنظیمی هدایت میشود.
یکی از کارکردهای بازتوانی شناختی، تقویت عملکرد مغز آسیب دیده بعد از تروما ست. کارکرد دیگر بازتوانی شناختی تقویت عملکرد مغز بعد از جراحی مغز برای تومور مغزی است.در مورد تاثیرات بازتوانی شناختی در درمان انواع دمانس نتایج ضد و نقیض است.
انواع بازتوانی شناختی
بازتوانی شناختی کلاسیک و کامپیوتری دو رویکرد مختلف برای تقویت و بهبود مهارتها و عملکردهای شناختی فرد هستند. هر کدام از این روشها ویژگیها و مزایای خود را دارند:
بازتوانی شناختی کلاسیک
آموزشهایی برای جبران ضعفهای شناختی دارد :
بطور مثال ؛ قرار دادن فهرستی از لیست وسایل که فرد باید پیش از خروج از خانه به همراه خود بردارد . این موارد را روی کاغذ مینویسند و بر روی درب ورودی منزل قرار میدهند . در شکلهای پیچیدهتر ؛ بازتوانی شناختی کلاسیک ؛ یک سری تمرینات شناختی قلم و کاغذی هم دارد که در منزل یا کلنیک ، به شخص مددجو ارائه و با او تمرین میشود.
نتایج پژوهشهای معتبر علمی نشان داده است که اثرات یک دورهی درمانی سه جلسهای در هفته ؛ اگر شش هفتهی پیاپی ادامه پیدا کند ، میتواند در طول زندگی بیمار ؛ محسوس و قابل سنجش باشد.
در هر سنی میتوان از این دانش برای ارتقاء وضعیت شناختی شخص بهره برد ؛ اگر چه توانایی انعطافپذیری عصبی در کودکان نسبت به بزرگسالان هم بیشتر میباشد و همینطور سریعتر خود را در فرایندهای رفتاری نشان میدهد اما قابلیت تغییرپذیری مغز تا پایان عمر باقی میماند.
بازتوانی شناختی کامپیوتری
فرایندی پرورشی است که طی آن فرد با انجام مکرر تمرینات شناختی ، مهارتهای اساسی شناختی خود را که مبنای بسیاری از فعالیتهای روزانه چون یادگیری و … است ، پرورش داده و تقویت میکند . این تمرینات را رایانه به سرعت و با دقت ارائه میکند.
نحوهی ارائهی این تمرینات به گونهای است که مهارتهای شناختی فرد به چالش کشیده شده و در اثر موفقیتهای پی در پی در طی این چالشها ؛ مهارتهای شناختی ارتقاء پیدا میکند. در فرایند پرورش شناختی کامپیوتری ؛ با استفاده از آزمونهای شناختی و تحصیلی، مشاهدات بالینی، عملکردهای روزانه و گزارشهای والدین و …، مهارتهای شناختی که نیاز به پرورش دارند شناخته شده و برای پرورش هدفگذاری میشوند.
ترکیب دو روش
بعضی از برنامههای بازتوانی شناختی از ترکیب این دو رویکرد استفاده میکنند. این به فرد اجازه میدهد تا از مزایای هر دو روش استفاده کند و بر اساس نیازهای خود، از تمرینات دستی و فعالیتهای کامپیوتری همزمان استفاده کند.
منبع:
دانشنامه ویکیپدیا
1 thought on “توانبخشی شناختی”